برای احداث یک باغ چه باید کرد؟
آنچه در این مقاله می خوانید:
برای احداث یک باغ چه باید کرد؟
در احداث باغ جديد دو حالت ممكن است رخ بنمايد. در حالت اول، محصول ويژهاي (مانند سيب، بادام و غيره) مورد نظر است و براي كشت آن بايد زمين مناسبي يافت شود. در حالت دوم كه بيشتر همگاني است، زمين ويژهاي موجود است و بايد درختي را كه با آن زمين و منطقه سازش داشته باشد كشت شود. در هر دو حالت، احداث باغ شامل چهار مرحله است:
- بررسي عوامل محيطي
- بررسي عوامل اقتصادي
- گزينش رقم و تهيه نهال
- آماده ساختن زمين و كاشت نهال
هدف اصلی از احداث باغ چیست؟
هدف اصلی در احداث باغ میوه، توسعه حداکثر باروری در حداقل زمان در هر هکتار زمین می باشد. در این مورد شرایط اقلیمی منطقه، نوع خاک، نوع پایه و عملیات زراعی دخیل می باشند. بسته به نوع میوه و رقم کشت شده، حداقل سه سال طول میکشد تا اولین محصول تجاری برداشت گردد و به مدت ۱۵ تا ۳۰ سال میتوان تولید محصول اقتصادی نمود. معمولا بهتر است یک باغ تجاری کمتر از دو هکتار احداث نگردد و نبایستی بیش از شش هکتار از یک باغ زیر کشت را با یک واریته میوه کشت نمود.
عوامل محيطي
واكنش درختان ميوه به عوامل محيطي، به دليل چند ساله بودن و نحوه رشد و باروري آنها، تا حدودي با ساير گياهان متفاوت است. از آنجا كه درختان ميوه، پس از بالغ شدن، حجم زيادي پيدا ميكنند و بايد با فواصل به نسبت زيادي از يكديگر كشت شوند، تغيير دادن عوامل تشكيلدهنده محيط رشد و مناسب كردن آنها براي گياهان كاشته اغلب اگر ناممكن نباشد، بسيار دشوار است. در نتيجه، بايد كوشش شود تا محيط كشت اين گياهان از ابتدا مناسب باشد مهمترين عوامل محيطي، كه نحوه رشد و ميزان محصول يك درخت را تعيين ميكند عبارتند از:
دما
همانند ساير گياهان، درختان ميوه براي رشد و توليد محصول دارای يك دامنه گرمايي و يك دماي مناسب ويژه خود هستند. افزون بر اين، دما در زندگي درختان ميوه اثرهاي ويژه ديگري نيز دارد. از آن جمله، درختان ميوه خزان دار بايد در طول زمستان به تعداد ساعتهاي معين، دمايي كمتر از هفت درجه سانتيگراد دريافت كنند تا از حالت استراحت بيرون آمده آغاز به رشد كنند. اين امر، يكي از مهمترين عوامل محدود كننده مناطق كشت درختان ميوه مختلف ميباشد، بدين معني كه اگر سرماي لازم تأمين نگردد در بيشتر موارد جوانههاي گل در بهار نميشكفند و محصولي به دست نخواهد آمد.
اثر بسيار مهم ديگر دما بر درختان ميوه سرمازدگي بهاره است. بسياري از نقاط دنيا، با وجود برخورداري از دامنه دمايي و ميزان سرماي مناسب براي كشت درختان ميوه، به دليل داشتن سرماي ديررس بهاره كه به طور معمول پس از شكوفايي جوانهها بروز ميكند و موجب سرمازدگي گلها و گاهي ميوهها ميشود، براي ميوهكاري مناسب نيستند. از ديگر عوامل دمايي كه در ميوهكاري مؤثرند مي توان از نوسان دمايي يا تفاوت زياد دماي شب و روز (كه رشد درختان را مختل ميسازد) و تگرگ (كه به برگ و ميوهها آسيب وارد ميآورد) نام برد.
نور
آزمايشهاي مختلف ثابت كرده كه به غير از توتفرنگي، ساير ميوهها براي گل انگيزي به طول روز (نور گاه) حساس نيستند و تنها اثر اين عامل روي آنها كمتر و يا بيشتر كردن دوره فتوسنتز در هر روز ميباشد. بر خلاف طول روز، شدت نور در رشد و باروري درختان بسيار مؤثر است. تغيير دادن شدت نور در سطح باغ كاري غير عملي است و تنها راه نور رساني كافي به درون درخت، دادن شكل و تراكم مناسب به شاخساره آن است. از اثرهاي بسيار مهم نور در درختان ميوه، ايجاد رنگ در ميوههاست.
براي مثال در ميوههاي سيب، اگر شدت نور (بويژه در دو – سه ماه آخر فصل رشد) كافي نباشد توليد رنگ سرخ دچار اختلال ميگردد و به اين دليل پيشنهاد شده است كه در مناطقي كه پاييزي ابري يا مه آلود دارد، به جاي سيبهاي سرخ، انواع زرد و سبز آن كشت گردد.
موقعيت مناسب جغرافيايي برای احداث باغ
مجموعه عوامل عرض جغرافيايي، ارتفاع از سطح دريا، و مقدار شيب زمين، موقعيت محل را تشكيل مي دهند. اثر اين عوامل، در درجه اول روي مقدار دماي محيط و در درجه دوم روي شدت نور است. بدين ترتيب كه هرچه عرض جغرافيايي بيشتر باشد چون نور خورشيد با زاويه كمتري به سطح زمين ميتابد، ميزان دماي محيط و شدت نوري كه در دسترس گياهان قرار ميگيرد كمتر ميشود.
زياد شدن ارتفاع از سطح دريا نيز باعث كاهش دماي محيط ميگردد و در نتيجه گاهي مناطق شمالي تر ولي كم ارتفاعتر (مانند خوزستان) از مناطق جنوبيتر ولي مرتفع تر (مانند فارس) گرمترند. شيب زمين بر حسب جهت آن ميتواند بر دما اثر مثبت و يا منفي داشته باشد. در نيمكره شمالي، شيبهاي رو به جنوب حداكثر مقدار نور خورشيد را دريافت ميدارند.
اينگونه زمينها در بهار زودتر گرم ميشوند، در تابستان گرمتر و خشكترند، و در پاييز ديرتر سرد ميگردند. بنابراين در مناطق سردسير، خطر سرمازدگي زمستانه اين زمينها كمتر ولي از نظر سرمازدگي بهاره (سرمازدگي گلها) بيشتر است و در جمع، فصل رشد طولاني تر در اختيار گياه قرار ميگيرد. مثال بارز اين نوع زمينها، زمينهاي واقع در شيبهاي رو به جنوب دامنه البرز در كنار درياي مازندران است كه از ساير نقاط آن منطقه براي كشت مركبات مناسب تر است. شيبهاي رو به شمال، درست بر عكس شيبهاي رو به جنوب عمل مي كنند و در مناطق گرمتر (مانند استهبان و نيريز فارس) براي كشت درختان خزاندار مي تواند مفيد افتد. شيبهاي رو به شرق و يا غرب، حد واسط دو نوع ديگر هستند.
در نقاطي كه احتمال بروز سرماي ديررس بهاره زياد است، بايد كوشش شود تا حد امكان باغهاي ميوه در زمينهاي شيبدار احداث گردند. دليل اين امر سنگينتر بودن هواي سرد نسبت به هواي گرم است كه روي سطح شيبدار ميلغزد و در نقاط گود و كفهها جمع ميگردد و به گياهان موجود در آنها آسيب ميزند. نمونه بارز اين شكل در جهرم در مورد مركبات و در نيريز در مورد بادام ديده ميشود كه سرما، به دفعات، درختاني را كه در كفه بودهاند از بين برده در حالي كه به درختان مجاور آسيب وارد نشده است.
خاک
بيشتر درختان ميوه، به بافت خاك حساسيت زيادي نشان ميدهند و اگر خاك داراي ژرفا (عمق) و زهكشي كافي بوده و از pH مناسبي نيز برخوردار باشد به خوبي در آن رشد كرده محصول كافي ميدهند. البته لازم به تذكر است كه خاكهاي سبك تر بطور معمول از خاك هاي سنگينتر، كم رطوبتتر بوده و به همين دليل در بهار زودتر گرم و در پاييز ديرتر سرد ميشوند و چون از تهويه بهتري نيز برخوردارند، در صورت وجود آب و مواد غذايي كافي، درختان ميوه، در آنها بيشتر رشد مينمايند.
خاک مناسب برای احداث باغ
در بررسي خاك، به منظور احداث باغ، نكاتي كه از اولويت برخوردار هستند: در درجه اول ژرفاي خاك، در درجه دوم ژرفاي سطح آب زيرزميني و در درجه سوم ميزان نمكهاي محلول (شوري) خاك است. كمبود مواد معدني و آلي، و تا حدودي هم نامناسبي خاك، را ميتوان با افزودن مواد مورد نياز به خاك، جبران كرد. در صورتي كه ژرفاي خاك كم باشد، مي توان چنانكه در جهرم مرسوم است گودال هايي با ابعاد، به نسبت بزرگ (حدود ۲ متر) حفر و آن را با خاك مرغوب پر كرد و درخت را در آن كاشت.
البته اين كار، گران تمام مي شود و فقط براي فرآوردههايي مانند مركبات كه بازده بيشتري دارند مقرون به صرفه است. سطح آب زيرزميني را مي توان با زهكشي و ميزان نمك را با شستشوي خاك كاهش داد كه هر دو عملياتي گران هستند و تنها در صورت اجبار، به احداث باغ در زميني با اين ويژگيها اقدام ميكنند.
آب
قبل از احداث باغ باید به میزان آب در دسترس و بارندگی منطقه وکیفیت آب چاه یا منابع آبی توجه کرد. بر اساس يك قاعده كلي هر گاه منطقهاي داراي بيش از ۷۰۰ ميليمتر باران ساليانه، با پراكندگي يكنواخت، باشد براي پرورش درختان ميوه به صورت ديم مناسب است. در نقاطي كه باران ساليانه ۷۰۰-۵۰۰ ميليمتر بارندگي داشته باشند نياز به آبياري مرتب در سراسر فصل رشد دارند.
بيشتر نقاط ايران به جز كرانههاي درياي خزر در گروه سوم قرار دارند و در آنها تنها گياهان بسيار مقاوم در برابر كمآبي (از قبيل انگور، بادام، پسته و انجير) را ميتوان به صورت ديم پرورش داد و بقيه ميوهها نياز به آبياري مرتب دارند. به دليل كمبود آب، اغلب تهيه آن احتياج به سرمايه به نسبت زيادي دارد كه بايد پيش از شروع به احداث باغ در نظر گرفته و تأمين شود. علاوه بر مقدار و قيمت آب، كيفيت آن نيز اهميت زيادي دارد زيرا آبياري مداوم يك خاك خوب با آب سنگين و يا شور، به تدريج، زمين را شور و نامناسب ميسازد.
بررسی عوامل اقتصادی
مهمترين هدف از توليد هر نوع محصول، كسب درآمد است. همين هدف بايد در كليه فعاليتهايي كه براي بالا بردن ميزان و كيفيت فرآورده انجام مي شود منظور گردد، به طوري كه فرآورده باغباني، در ضمن برخورداري از كيفيت مطلوب، براي توليد كننده نيز كمترين هزينهها را در بر داشته باشد. بطور كلي، عوامل اقتصادي مؤثر در توليد هر محصول، از جمله ميوهها را ميتوان به دو گروه سرمايهگذاري يا هزينههاي توليد، و عوامل مربوط به بازار يا بازاريابي تقسيم كرد. گروه اول، هر زمان تابع شرايط خاص منطقهاي بوده و به تقريب اصولي متغير دارد ، ولي در مورد بازار اصولي كلي وجود دارد كه در زير بطور مختصر تشريح خواهند شد.
به گفته اقتصاددانان، ارزش يك محصول تا زماني كه به بازار نرسيده برابر صفر است. به عبارت ديگر، حتي بهترين محصول توليد شده اگر قابل حمل به بازار نباشد و يا خواستار نداشته باشد جز ضرر چيزي عايد توليد كننده نخواهد كرد. بنابراين بايد قبل از احداث يك باغ جديد، در مورد بازار فروش محصول آينده آن مطالعه و دقت كافي به عمل آيد.
بطور كلي فرآوردههاي باغباني براي يكي از چهار منظور زير توليد مي گردند:
- صدور به بازارهاي محلي براي مصرف تازه
- صدور به بازارهاي دور دست براي مصرف تازه
- ارسال به كارخانههاي كنسروسازي و ميوه خشك كني.
- نگهداري در انبار و ارسال به بازار در فصل كمبود و گراني براي دستيابي به سود بيشتر.
توليد كننده، پس از گزينش نوع ميوهاي كه مايل به پرورش آن است، بايد رقمي برگزيند كه در عين شرايط سازگاري با منطقه، فراخور هدف توليد هم باشد. براي مثال: محصولي كه براي بازار محلي توليد ميشود بايد زودرس، پرآب و خوش عطر باشد، محصول براي بازارهاي دور در درجه اول نسبت به ترابري (حمل و نقل) آسيبناپذير باشد، محصولي كه قرار است تبديل به كمپوت يا ساير فرآوردهها گردد بايد رنگ و طعم و بافت خود را پس از آزمايش حفظ كند، و ميوهاي كه به انبار فرستاده ميشود بايد از قدرت انبارداري خوبي برخوردار باشد.
با توجه به اینکه محصولات تولیدی باید برای بازگشت سرمایه با قیمت مطلوب و به موقع به فروش برسند، در نتیجه باید به محل احداث باغ، نوع محصول و رقم مورد نظر توجه شود.
- امکان حمل و نقل و دسترسی به جادههای اصلی و فرعی
- دسترسی به بازارهای فروش یا صادرات
- وجود کارخانههای فرآوری
- دسترسی به سردخانه
- دسترسی به ماشین آلات برداشت و نیروی انسانی مناسب
تهيه نهال
پس از اينكه با توجه به شرايط محيطي منطقه و عوامل اقتصادي، نوع و رقم ميوه گزينش شد، بايد به تهيه نهال اقدام كرد. بيشتر درختان ميوه از طريق پيوند و تعدادي نيز از راه قلمه، خواباندن و بذر افزوده ميشود. روش توليد نهال هرچه كه باشد، كيفيت نهال بالاترين اهميت را در رشد آن و باروري درخت دارد. باغدار بايد كوشش كند كه بهترين نهال ممكن را هر چند با قيمتي بسيار بالاتر از معمول، تهيه كند، زيرا درختان حاصل از چنين نهالهايي نه تنها در چند سال اول باروري جبران مخارج اضافي را خواهند كرد، بلكه پس از آن نيز پوسته، نسبت به درختان حاصله از نهالهاي نامرغوب، منافع بيشتري خواهند داشت.
هنگامي كه به دليل كوچكي سطح زير كشت، تعداد نهالهاي مورد لزوم كم باشد، بهتر است آنها را بصورت آماده از مؤسسات مورد اطمينان، خريداري كرد. اين امر، اولاً به باغدار امكان گزينش بهترين نهالها را ميدهد، ثانياً از صرف يكسال وقت براي توليد نهال جلوگيري ميكند. اگر سطح كشت گسترده باشد، از آنجا كه گاهي خريد نهال بسيار گران تمام ميشود، بهتر است كه باغدار با كشت بذر و پيوند روي نهالهاي حاصله، خود نهالهاي مورد نياز خود را تهيه كند.
نهالهایی که انتخاب میکنید باید از نظر اقتصادی به صرفه و گواهی شده باشند. اگر نهال پیوندی است باید یک سال از زمان پیوند و دو سال از زمان کاشت در خزانه بگذراند. نهال پیوندی باید یک تنه باشد و از نظر طولی حدود 70 تا 80 سانت و قطر 1 تا 1.5 سانت داشته باشد. نهال شناسنامه دار باشد. فاصله تهیه نهال تا کاشت کوتاه باشد در غیر اینصورت ریشه نهال در گودال به عرض و عمق 50 سانتیمتر قرار بگیرد.
هنگام خريد نهال گردو و ارقام میوه، بايد سعي شود كه كليه نهالها داراي ريشه قوي و سالم باشند و چون به طور معمول بيرون آوردن گياهان از زمين و ترابري آنها از خزانه به محل كشت و در زمستان انجام ميشود، بايد از آسيب ديدن ريشهها توسط سرما جلوگيري به عمل آيد و پس از رسيدن به محل باغ نيز بايد بيدرنگ ريشهها را در زير خاك قرار داد و تا زمان كاشت در همانجا نگهداري كرد.
فاصله کاشت انواع درختان میوه
فاصله کشت درختان میوه باید طوری انتخاب شود که کنترل آفات و عملیات زراعی به خوبی انجام گیرد. فاصله بین ردیفها و درختان با توجه به نوع درخت میوه، حاصلخیزی خاک، نوع پایه و نوع ماشین آلات مورد استفاده تعیین میشود. باید به نکات زیر توجه شود:
- درختان طوری کاشته شوند تا هوا به آسانی در باغ جریان داشته باشد تا از تجمع هوای سرد و رطوبت زیاد جلوگیری شود.
- استفاده از ماشینآلات در باغ امکان پذیر باشد.
- درختان نور بیشتری دریافت کنند تا رنگ گیری میوهها بهتر شود و از بیماریها جلوگیری شود.
روشهاي كاشت
نقشه باغ
درختان ميوه براي رسيدن به حداكثر رشد، و توليد بيشترين و مرغوبترين محصول، نياز به دريافت نور كافي دارند. اين امر ايجاب ميكند كه هنگام كاشت، بين درختان مجاور فاصله بخصوصي، كه براي درختان مختلف متفاوت است و به اندازه آنها در حداكثر رشد بستگي دارد، رعايت شود. اگر همانطور كه در بيشتر باغهاي سنتي ايران به چشم ميخورد، درختان نزديكتر از فاصله لازم كشت شوند هنگام باروري روي يكديگر سايه مياندازند و ميزان محصولشان پايين ميآيد.
علاوه بر رعايت فاصله، درختان بايد روي رديفهاي منظم شمالي جنوبي كشت گردند تا اولاً بتوانند از نور آفتاب بيشتري استفاده ببرند و ثانياً امكان رفت و آمد كارگران و وسايل موتوري فراهم گردد. نسبت فواصل درختان روي رديفها به فواصل بين رديفها، روشهاي كاشت مختلفي را بوجود ميآورد كه از مهمترين آنها ميتوان مربعي، مستطيلي، مثلثي و داربستي را نام برد.
انواع روشهای کاشت درختان در باغات
مربعی
در روش مربعي، فاصله درختان روي رديفها با فاصله بين رديفها برابر است، بطوري كه هر چهار درخت روي رئوس يك مربع، قرار مي گيرند و بنابراين در باغ، علاوه بر رديفهاي شمالي جنوبي، رديفهاي شرقي غربي نيز وجود خواهند داشت. در اين روش، اگر فاصله مناسب در حين كاشت رعايت شده باشد، درختان در حداكثر رشد قسمت اعظم سطح باغ را ميپوشانند و بين آنها فاصله كمي براي عبور و مرور كارگران و ماشينآلات باقي ميماند. در اين روش، در صبح و بعد از ظهر، درختان مجاور روي هم سايه مياندازند و به همين دليل، اين روش هرچند براي نقاط گرمسيري كه داراي نور بيشتر هستند قابل قبول است، براي نقاط سردسير شمالي كه شدت نور كمتري دارند مناسب نيست.
مستطیلی
در روش مستطيلي فاصله درختان روي رديفها، از فاصله بين رديفها بيشتر است و به اين دليل با فرض تخصيص مساحتي مساوي با روش مربعي به هر دو درخت (مثلاً ۱۰× ۹/۴ متر، برابر ۷×۷ متر) درختان، در صبح و بعد از ظهر، سايه كمتري روي هم مياندازند و هر درخت از نور بيشتري بهرهمند ميگردد.
در اين روش، درختان در حداكثر رشد، فواصل بين رديفها را پر ميكنند ولي در روي رديف فاصله بيشتري براي درختان وجود خواهد داشت كه عبور و مرور وسايل را در جهت شمالي جنوبي تسهيل ميكند. اين روش بويژه براي مناطق سردسير مناسب است و توصيه مي شود.
مثلثی
در روش مثلثي كه لوزي و شش گوش هم خوانده ميشود هر سه درخت روي رئوس يك مثلث(به طور معمول متساويالاضلاع و گاهي متساويالساقين) كه جهت قاعده آن شرقي غربي است، و هر چهار درخت روي رئوس يك لوزي كشت مي شوند. اين روش از نظر سايهاندازي مانند روش مربعي است و تفاوتهاي آن با روش مربعي اين است كه اولاً در اين روش رديفهاي شمالي – جنوبي وجود ندارد و ثانياً با رعايت فواصل مساوي، در اين روش حدود ۱۶% بيش از روش مربعي، در واحد سطح، درخت كاشته مي شود.
داربستی
در روش داربستي درختان، به روشهاي ويژهاي پيرايش ميشوند و توسط چند رديف سيم فلزي كه به پايههاي متصل هستند، نگاهداري ميگردند. در اين روش، درختان فقط از يك سو روي رديف قرار دارند و به طور معمول درختان هر رديف، در حداكثر رشد، فواصل بين خود را پر ميسازند. چون گياهان، در اين روش تنها «دو بعد» دارند. به بادهاي عمود بر جهت رديف حساسند و به اين دليل در مناطقي كه داراي بادهاي شديد و منظم هستند، راستاي رديف بايد حتماً همسوي باد باشد تا يك سوي رديف در تمام طول صبح و پيش از ظهر، سوي ديگر در تمام طول بعد از ظهر و عصر از نور آفتاب بهرهمند گردد.
پياده كردن نقشه باغ و تهيه محل كشت برای احداث
براي پياده كردن نقشه باغ، بايد اول محل كشت اولين درخت را تعيين و بر حسب آن محل اولين رديف درختان را توسط ريسمان مشخص ساخت. براي اينكار، در يكي گوشههاي زمين نقطهاي كه به اندازه نصف فاصله كشت از دو مرز همان گوشه باغ (كه ممكن است ديوار و جوي آب، جاده و غيره باشد) فاصله داشته باشد با كوبيدن ميخ چوبي مشخص گردد، از اين نقطه توسط ريسمان، اولين رديف درختكاري كه ترجيح داده ميشود شرقي غربي باشد، روي زمين ايجاد مي شود. مرحله بعد در روشهاي مربعي و مستطيلي و داربستي، ترسيم دو خط عمود بر خط اوليه از دو انتهاي آن است. در سطوح بزرگ براي جلوگيري از اشتباه اين كار بوسيله دوربين نقشه برداري انجام ميشود ولي در سطوح كوچك ميتوان به شرح زير اقدام نمود:
اول به فاصله ۳ متر از نقاط انتهايي الف و ب، دو نقطه ج و نقطه د روي پارهخط اوليه الف و ب مشخص مي گردد. سپس به مركزيت نقطه الف قوسي به شعاع چهار متر، و به مركزيت نقطه ج قوسي به شعاع ۵ متر چنان رسم ميشود كه در نقطه س همديگر را قطع كنند. همين عمل را براي نقاط ب و د انجام ميگيرد تا نقطه ش به دست آيد. بر حسب خواص مثلث قائمالزاويه، زواياي س- الف- ج- و ش- ب- د قائمه هستند. با امتداد دادن خطوط الف- س و ب- ش دو بعد ديگر از منطقه اصلي درختكاري را به دست ميآوريد كه در روي آنها، به كمك متر فواصل بين خطوط را مشخص و توسط ريسمان به هم وصل ميكنيم.
در روش مثلثي نياز به خطوط الف – س و ب – ش نيست و جاي آن بايد پس از رسم خط الف – ب محل دومين درخت از سر رديف، با متر مشخص و بعد به مركزيت اين نقطه و نقطه الف دو قوس با شعاعي مساوي به فاصله مورد نظر چنان رسم شود كه همديگر را قطع كنند، نقطه تقاطع، محل اولين درخت رديف بعدي را مشخص خواهد كرد. اين عمل بايد آنقدر تكرار شود تا محل تمام رديفها مشخص گردد در هر سه روش ذكر شده تعيين محل درختان روي رديفها توسط متر انجام ميگيرد. در صورتي كه شكل زمين باغ كاملاً منظم و يا جهت ديوارهاي آن شرقي غربي و شمالي جنوبي نباشد، قطعاتي از باغ خارج از محوطه اصلي درختكاري قرار مي گيرند كه در آنها ميتوان با امتداد دادن خطوط رسم شده محل درختان را مشخص كرد.
پس از تعيين محل درختان، توسط دست و يا مته خاصي كه به تراكتور متصل است گودالي متناسب با نوع و ژرفاي (عمق) خاك و ابعاد ريشه نهال بزرگتر باشد ابعاد گودال، نيز بزرگتر گرفته ميشود. حفر گودال با دست، كاري پرزحمت است در حالي كه با تراكتور اين كار با سرعت بيشتر و قيمت كمتر انجام ميپذيرد. در خاكهاي ژرف (عميق) كه از بافت خوبي نيز برخوردار باشند مي توان به جاي حفر گودال، با استفاده از زيركاو (سوسولوز)Sous- soleuse (sub- soiler) كه در دو جهت عمود بر هم در روي رديفها به زمين زده ميشود خاك را سست كرد و در محلهاي تقاطع خطوط زير كاو درختان را كاشت.
كاشت نهال و هرس اوليه
در هنگام كاشت، بيشتر نهالهاي ميوه بايد ابتدا ريشه را با يك قيچي تيز هرس كرد تا اولاً سر ريشه اصلي قطع و گياه تحريك به توليد ريشه فرعي بيشتري شود. ثانياً سر ريشهها، كه بيشتر در اثر كنده شدن از خاك خزانه زخمي و بطور نامرتب قطع شده، داراي يك سطح صاف شود، زيرا ريشههاي زخمي و سر ناصاف سريع مورد حمله انواع قارچها و باكتريها قرار مي گيرند و از بين ميروند، در حالي كه اگر محل بريده شده صاف باشد به راحتي ترميم ميگردد و از نفوذ عوامل بيماريزا پوشاننده جلوگيري ميكند.
براي كشت نهال، اگر خاك باغ حاصل خيز و داراي بافت مناسب باشد و توسط زير كاو آماده شده باشد، كافي است مقداري از خاك محل كاشت را با بيل برداشته، پس از قراردادن ريشهها درون گودال، روي آنها را با خاك زبرين (سطحالارض) پوشاند. در مواردي كه براي كاشت، از گودالهاي دستي و يا متهاي استفاده ميگردد، بايد اول مقداري از خاك زبرين را با هم حجم خودش كود دامي پوسيده مخلوط ساخته به شكل مخروطي، در ته گودال ريخت، سپس ريشهها را روي اين مخروط مرتب كرد و روي آنها را با خاك پوشاند و گودال را پر ساخت.
حفر گودال
معمولا گودال کاشت به قطر 50 تا 70 سانتیمتر و عمق 50 سانتیمتر در خاکهای معمولی یا عمیقتر در خاکهای سخت و محکم حفر میکنند. هنگام حفر گودال برای کاشت درخت باید دقت شود خاک رویی و خاک زیرین جداگانه خارج شوند تا در هنگام ریختن در گودال، خاک سطحی را ابتدا و خاک عمقی در انتها ریخته شود. بهترین زمان حفر گودال در پاییز است تا در اثر بارندگی زمستان نشست کند و در طول زمستان هوا بخورد.
در كاشت نهال، رعايت چند نكته ضروري است:
- ژرفاي كاشت بايد طوري باشد كه پيوند گاه (محل پيوند)، دست كم چند سانتي متر بالاي سطح خاك واقع شود تا از ريشه دار شدن گياه در بالاي پيوند كه ممكن است اثر پايه را خنثي كرده و نيز از گود افتادن درخت (يعني قرار گرفتن طوقه آن در ژرفاي زياد خاك) كه به اصطلاح باعث خفگي آن خواهد شد جلوگيري به عمل آيد.
- در نقاطي كه باد منظم مي وزد، رشد پيوندك بايد رو به باد قرار داشته باشد تا از شكسته شدن گياه در اثر فشار باد جلوگيري گردد. در نقاط بادخيز استفاده از قيم براي نگهداري نهال، در سالهاي اول، توصيه ميشود. اين امر به ويژه براي گياهاني كه روي پايههاي پاكوتاه كننده پيوند زده شدهاند، از اهميت زيادي برخوردار است.
- پس از انجام كاشت و پر كردن گودال، بايد با فشار دادن خاك اطراف نهال با پا يا با بيل، خاك اطراف ريشهها را بطور كامل محكم كرد تا محفظههاي هوا در اطراف ريشهها باقي نماند و همچنين مقدار نشست خاك كه در اثر آبياري به وجود ميآيد و باعث گود افتادن نهال ميگردد به حداقل كاهش يابد.
- بايد بيدرنگ پس از كاشت، نهالها را آبياري كرد. در غير اينصورت درصد نهالهايي كه به اصطلاح نميگيرند يعني خشك مي شوند بالا خواهد رفت و نياز به كاشت مجدد يا واكاري خواهد بود.
- بايد نهالهاي كشت شده را پيرايش يا هرس و شكلدهي كرد.